رجعت
رجعت در ادیان الهی
نویسنده: زهرا نوروستا
1-1 . رجعت در دین الهی اسلام
رجعت در اسلام اصل و اتفاق تعریف شده از طرف خداوند وتفسیر شده از جانب ائمه(علیه السلام) می باشد که به معنای بازگشتی دوباره به دنیا با همان جسم و روح قبلی خود است . این اتفاق بر افراد معینی ، در اسلام دلالت پیدا کرده است که استخراج آنرا در کتاب مقدس قرآن و همچنین در روایات میابیم .
1-1-1 . رجعت در قرآن
الف. آیه اوّل:
«و آن روز که هر امتی گروهی از آنان را که آیات ما را تکذیب می کردند گرد می آوریم و آنگاه کنار هم نگاه داشته می شوند.»
امام جعفر صادق (علیه السلام) در مورد این آیه از حماد سوال کردند وفرمودندکه :منظور از آیه روزی را که هر امتی … چیست؟ او گفت : این آیه را از آن قیامت می دانند. امام صادق(علیه السلام) نیز فرمودند:نظر آنها اشتباه است . این آیه در مورد رجعت نازل شده ؛ زیرا خداوند در روز قیامت همه مردم را زنده می کند نه اینکه گروهی را رها کند . همانا آیه مربوط به قیامت آیه"و همه آنها را گرد آورده ، هیچ کس را وا نمی گذاریم ” است .
خداوند حتماً توانایی زنده کردن انسانها را پس از مرگ دارد . همانگونه که ما را به وجود آورده است و پس از آن میمیراند ، قطعاً باری دیگر نیز می تواند جسم و روح ما را به یکدیگر برساند. این امری شدنی است و تمام خداشناسان واقعی بدان واقف اند .
ب. آیه دوم:
«وچون وعده عذاب برایشان واقع شود جنبنده ای را از زمین برای ایشان بیرون می آوریم که با آنها تکلم کند[وگوید:]مردم[چنانکه باید]به آیات ما یقین نمی آورند.»
به نظر شیعیان این آیه اشاره صریح به دابة الارض داشته و ایشان شخصی است که غذا می خورد،دربازار راه می رود ، پادشاه زمین است ، صدیق، راستگو و ذولقرنین این امّت است … . در روایات دابة الارض به حضرت علی(علیه السلام ) نسبت داده شده است و ایشان را شخصی میدانند که در زمان رجعت بازخواهند گشت و به پادشاهی می پردازند .
ج .آیه سوم:
«خدا به کسانی از شما که ایمان آورده و کار های شایسته کرده اند وعده داده است که حتماً آنها را در زمین جانشین کند، چنانکه اسلافشان را جانشین کرد، و دینشان را که برایشان پسندیده ، برای آنها استقرار بخشد و خوفشان را به ایمنی بدل سازد ،آنان مرا بندگی می کنند و چیزی را با من شریک نمی سازند ،و هرکس پس از آن کفر ورزد ، آنها واقعاً فاسق اند.»
در بحار الانوار ، نقل شده از تفسیر نعمانی آمده است:
«آیه دیگری که در مورد رجعت ،آیه ای است که در آن ائمه (ع) مورد خطاب خداوند قرار گرفته اند و به آنها وعده پیروزی بر دشمنان و انتقام از آنها را داده است :وَعَدَ اللهُ الَّذینَ آمَنُوا…"این وعده زمانی به وقوع می پیوندد که آنها زنده شده ، قبل از قیامت به دنیا باز گردد.»
1-1-2 . رجعت در روایات
الف .روایت اول:
رجعت یکی از مقوله هایی است که ائمه(علیه السلام) به صورت صریح بدان پرداخته و آن را بیان فرمورده اند. در این میان روایاتی وجود دارد که اولین رجعت کننده را امام حسین (علیه السلام) و یارانشان میدانند.
امام صادق (علیه السلام) دربارة رجعت امام حسین (علیه السلام) می فرمایند:
«امام حسین با هفتاد تن از یاران و اصحابشان که با حضرت در کربلا شهید شده بودند به دنیا برمی گردندو رجعت می کنند.»
ایشان درجایی دیگر میفرمایند:
«نخستین کسی که سر از خاک بر میدارد حسین بن علی (علیه السلام )است که با هفتاد و پنج هزار نفر رجعت می کند .»
البته رجعتی که در این روایات مورد بحث می باشد همان رجعتی است که باجسم و روح قبلی شخص اتفاق می افتد . لذا مسئله تناسخ با این موضوع اشتباه نشود.
ب. روایت دوم:
در بعضی روایات نیز به این مسئله اشاره شده است که امیر المومنین (علیه السلام) نیز به همراه امام حسین(علیه السلام) بازگشتی خواهند داشت که منجر به انتقام از دشمنان خواهد شد .
امام محمد باقر در این بارة فرمودند:
«برای امیر المومنین (علیه السلام) رجعتی است که با امام حسین (علیه السلام) بر می گردد که با پرچم امام حسین می آید تا از بنی امیه و معاویه و آل معاویه انتقام بگیرد.»
شاید این روایت نیز در راستای آیه 82 از سوره نمل است که به وجود دابة الارض اشاره داشته و در راستای آن امام باقر(علیه السلام)، این حدیث را فرموده اند و این حقیقت را آشکار کرده که خداوند بر هرکسی بخواهد زمین را به ارث می دهد.
ج. روایت سوم:
روایتی وجود دارد که بر رجعت افراد پلیدی همچون یزید صدق می کند و این واقعیت را به ما می گوید که انتقام خون مظلوم از ظالم در همین دنیا گرفته می شود . این همان حکمت خداوندی است که هر وعده ای به بندگان صالح خود می دهد ، یقیناً عملی می کند و حق را به حق دار می رساند.
امام صادق (علیه السلام ) در این باره می فرمایند:
«اولین کسی که به دیا برمی گردد امام حسین (علیه السلام) واصحاب او ، و یزید بن معاویه و اصحاب اوست، آنگاه او همه آن دشمنان را می کشد .
شیخ مفید درمورد اهداف رجعت می فرمایند:
«بازگشت کنندگان به دنیا دو گروهند؛ برخی به خاطر درجه بالای ایمان و اعمال نیک شان در حالی که بدون ارتکاب گناه کبیره از دنیا رفته اند، بازمی گردند ، پس خداوند عزت و شکوه دولت حق را به آنان بنمایاند و هرآنچه از دنیا آرزو کنند به آنها عطا فرمایند. گروه دیگر کسانی اند که در نهایت فساد غوطه ور بوده اند و همه تلاش خود را بر خلاف مسیر حق وستم به اولیای الهی و انجام گناه بکار بسته اند ، خداوند انتقام مظلومان را از آنان می ستاند و غم واندوه دل شکستگان مظلوم را التیام میبخشد، سپس هر دو گروه می میرند نا این که دو باره در قیامت محشور شوند و به پاداش و جزای اعمال شان برسند.»
د. روایت چهارم:
امام محمد باقر(علیه السلام) فرمودند:
«روزهای خداوند سه روز است : روز قیامت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف روز رجعت و روز قیامت .»
براساس این روایت در ابتدا واقعه ظهور قائم(عج) به وقوع می پیوندد و دین اسلام بر تمام جهان پرتو افکنی می کند . در ادامه است که رجعت ها اتفاق افتاده و انتقام هایی که وعده داده شده بود انجام می شود و ظهور و رجعت مظهر تجلی قدرت الاهی در این دنیا بوده و هر دو در راستای یک هدف واحد قرار دارد.
این بازگشت متعالی در دین اسلام و به خصوص روایات بسیار مورد توجه بوده است .همانطور که روایات من باب رجعت بیان گردید میتوان پی برد که اهداف ظهور قائم(عج) و ضرورت های رجعت و در آخر نیز که قیامت برپا میشود هر یک در راستای همدیگر بوده ؛ در اصل کامل کننده یکدیگر اند. ایام مهمی که امام معصوم (علیه السلام) بدان توجه و اشاره داشته است خود اهمیت آن را بارز تر ساخته و ما را در بررسی ضروریات و اهداف این سه یوم الله مجاب می سازد .
ه. روایت پنجم:
مفضل بن عمر از امام جعفر صادق(علیه السلام) نقل می کند که فرمودند:
«از پشت شهر کوفه بیست و هفت مرد همراه حضرت قائم(عج) بیرون می آیند، پانزده تن از آنها از قوم حضرت موسی (علیه السلام) هستندکه"به حق هدایت کننده و بدان دادگری نمایند".»
1-1-3 . رجعت در ادعیه و زیارات
در روایات نیز به این بازگشت بزرگ اشاره شده است و آن را در جاهای مختلفی بیان کرده اند. به چند نمونه از آن می پردازیم:
الف. در دعای عهد به این قسمت کاملاً تعلم برانگیز برمی خوریم که می فرماید:
«پروردگارا! اگر مرگ که قضای حتمی تو بر بندگانت است بین من و امام زمان فاصله انداخت مرا از قبرم بیرون آور [وزنده کن تا او را یاری کنم.]»
این بازگشت در زمان ظهور قائم (عج) اتفاق می افتد و یاران واقعی که از مقربان درگاه الهی اند باری دیگر به دنیا بازگردانده می شوند تا پا در رکاب امام زمان خودبه مبارزه بر علیه فساد و ظلم می پردازند. این رجعت یکی از بازگشت های شکوهمند است که هر انسان با ایمانی آرزوی تحقق آن را برای بعد از مرگ خود دارد.
از امام جعفر صادق (علیه السلام) نقل شده است که هرکه چهل صباح ، این عهد را بخواند از یاوران قائم ما باشد و اگر پیش از ظهور آن حضرت بمیرد خدا او را از قبر بیرون آورد که در خدمت آن حضرت باشد و حق تعلی به هر کلمه هزار حسنه او را کرامت فرماید و هزار گناه از او محو کند .
ب. در زیارت جامعه کبیره میخوانیم:
«[و خداوند مرا از کسانی قرار دهد] که در رجعت شما برگردد و در دولت شما مالک شود.»
در این زیارت نامه به صورت صریح به کلمه رجعت اشاره شده است و آن را برای خود آرزو کرده است . آرزو بودن این اتفاق ، نشانه از آن است که این بازگشت اتفاق میمون و مبارکی بوده و انجام تحقق آن برای اهل تقوا برکتی بزرگ می باشد .
1-2 . رجعت در مسیحیت
اعتقاد به رجعت در مسیحیت نیز وجود دارد و متقدمین آنها این اندیشه را در اصل از یهودیان گرفته اند. رجعت از اندیشه های قدیمی ای است که در تمام ادیان و ملل وجود داشته است و تبعاً ریشه دینی و اعتقادی داشته و مسیحیت نیز از آن مستثنی نمی باشد .
متقدمین مسیحی بر اعتقادات یهودیان ، کتب و سنن آنان احترام می گذاشتند و حتی بر آنان پایبند بوده اند . شاید بشود گفت که این تاثیر پزیری به خاطر زندگی آنان در میان یکدیگر است و اینکه همان مسیحی ها در آغاز یهودی بوده اند.
در مسیحیت اعتقاد به رجعت در دو مبحث قابل تبیین است که یکی بازگشت خود عیسی است ودیگری زنده شدن مردگان . بنابر اعتقاد مسیحیان ، مسیح یکبار کشته شده است و باری دیگر زنده خواهد شد و در میان مردم بازخواهد گشت . در ادامه نیز آنان معتقد اند که تمام مسیحیان باایمان زنده خواهند شد و به همراه عیسی(علیه السلام) زندگی خواهند کرد .
1-2-1 . اعتقاد به رجعت مسیح ویارانشان
در نامه اول پولس به مسیحیان قرنس ، آورده شده است :
« 20 اما واقعیت این است که مسیح پس از مرگ ، دوباره زنده شده او نخستین فرد از میان کسانی است که در روز قیامت زنده خواهد شد .21 همانطور که به علت گناه “آدم” مرگ به دنیا آمد ، دراثر کار نجات بخش مسیح نیز زندگی پس ازمرگ نصیب ماشد .22 همه ما میریم ، زیرا از نسل گناهکار آدم هستیم ؛ چون هرجا گناه باشد ، مرگ نیز وجود دارد.اما همه کسانی که ازآن مسیح میباشند پس از مرگ بار دیگر زنده خواهند شد.23 اما هرکس به نوبت خود نخستین کسی که زنده شد، مسیح بود؛ سپس به هنگام بازگشت او، تمام آنانی که به او تعلق دارند، زنده خواهند شد. 24 پس از آن آخرت فرا خواهد رسید. درآن زمان مسیح تمام دشمنان خود را نابود خواهد ساخت و سلطنت را به خدای پدر واگذار خواهند کرد.»
باتوجه و تعمل در این آیه از انجیل می توان دریافت که مسیحیان نیز به این امر رجعت اعتقاد و ایمان دارندو بازگشت عیسی(علیه السلام) به همراه حواریون با ایمان را امری حتمی میدانند.
در نامه دوّم نیز پولس دوباره به این امر اشاره شده وبررسی آن را این گونه بیان میدارد :
«1زیرا میدانیم وقتی این خیمه که اکنون در آن زندگی می کنیم فرو ریزد،یعنی وقتی بمیریم این بدن های خاکی را ترک گوییم در آسمان خانه ها یعنی بدن های جاودانی خواهیم داشت که بدست خدا برای ماساخته شده است نه به دست انسان. 2 حال که در این بدن زندگی می کنیم چقدر خسته و فرسوده می شویم . به همین دلیل مشتاقانه روزی را انتظار می کشیم که بدن آسمانی مان را همچون لباسی نو برتن کنیم .»
معانی بارز رجعت را در این آیه از انجیل پولس واضح است و بازگشت مسیح و حتی انسان های دیگر را، می توان از آن استخراج کرد. البته اشتباهاتی توسط پولس نیز، در اصل رجعت بیان شده است که به اختصاص در فصل بعد بدان می پردازیم.
در صفر پطرس نیز آمده است:
«18مسیح نیز زحمت دید . او خود از گناهی مبرا بود،اما یک بار جان خود را در راه ما گناهکاران فدا کرد تا ما را به حضور خدا بیاورد. زمانی که بئن مسیح در قبر گذاشته شد ، روح او زنده ماند ؛19 و این روح او بود که نزد ارواح محبوس رفت و پیروزی خود را به آنان بشارت داد، 20یعنی به روح کسانی که در قدیم، در زمان نوح ، از خدا نافرمانی کرده بودند ، گر چه خدا وقتی نوح مشغول ساختن کشتی بود صبورانه منتظر توبه ایشان بود. با این حال ، فقط هشت نفر از آن طوفان وحشتناک نجات پیداکردند و غرق نشدند. 21 اکنون این طوفان غسل تعمید را در نظر ما مجسم می کند . وقتی تعمید می گیریم ، نشان می دهیم که بوسیله زنده شدن مسیح ، از مرگ و هلاکت نجات یافته ایم . هدف از غسل تعمید ، نظافت و شستشوی بدن نیست ، بلکه با تعمید یافتن در واقع به سوی خدا باز می گردیم و از او می خواهیم که دلهایمان را از گناه پاک سازد .22 اکنون مسیح در آسمان است و در مقامی رفیع ، در دست راست خدا نشسته است و تمام فرشتگان و قدرتهای آسمان در برابر او تعظیم میکنند و تحت فرمان او می باشند.»
در این آیات از صفر پطرس، علاوه بر بیان بازگشت و یا همان رجعت مسیح(علیه السلام) به بیان علت یکی از احکام خود پرداخته اند، که دوباره اشاره کاملاً مستقیم به همان مسئله رجعت دارد.
1-3 . رجعت در یهودیت
در یهودیت نیز به مسئله رجعت به همراه مسئله ظهور و قیامت ، اشاره شده است . در بعضی موارد نیز این ادغام موضوعی آنقدر در هم تنیده است که تفسیر آن را برای ما سخت و دشوار می سازد . البته با توجه به تحریفات این کتاب مقدس می توان گفت قسمتی از این آیات حذف و حتی قسمتی نیز تحریف شده است.
در تو رات ، قسمت ملاکی آمده است:
«فرارسیدن روز داوری خداوند
دستورات و قوانینی را که بر کوه سینا توسط خدمتگزاران خود موسی به همه قوم اسرائیل دادم به یاد داشته باشید و از آن اطاعت کنید .پس از فرا رسیدن روز بزرگ و هولناک داوری خداوند، من رسولی شبیه ایلیای نبی برای شما می فرستم ، او دلهای پدران و فرزندان را دوبارة بهم زندیک خواهد کرد و این باعث خواهد شد که من سرزمین شما را ویران نکنم .»
در این قسمت از تورات ، به سه روز خاص خدا اشاره دارد و می نمایاند که این سه مقوله مهم یعنی ظهور و رجعت و قیامت در راستای یکدیگر بوده و مکمل همدیگر می باشند.
در باب زکریا ، از کتاب تورات می خوانیم :
« برقراری سلطنت خداوند
روز خداوند نزدیک است ؛ در آن روز خداوند قومها را جمع می کند تا با اورشلیم بجنگند. آنها شهر را میگیرند و خانه ها را غارت نموده به زن ها تجاوز می کنند و غنیمت را بین خود تقسیم می نمایند .نصف جمعیت را به اسارت می برند و نصف دیگر در میان خرابه های شهر باقی می ماند.
وآنگاه خداوند ، به جنگ آن قومها می رود. در آن روز ، او بر کوه زیتون که در سمت شرقی اورشلیم واقع شده است خواهد ایستاد و کوه زیتون دو نصف خواهد شد و دره بسیار وسیعی از شرق به غرب بوجود خواه آورد ، زیرا نصف کوه به طرف شمال و نصف دیگر آن به طرف جنوب حرکت خواهد کرد.شما از میان آن دره فرار خواهید کرد و به آنطرف کوه خواهید رسید.آری فرارخوهید کرد همانگونه که اجداد شما قرنها پیش در زمان عزیا پادشاه یهودا از زمین لرزه فرار کردید . خداوند خدای من خواهد آمد و تمامی مقدسات با او خواهند بود.»
در این قسمت از تورات نیز به وضوح می توان دید که وقایع دوران رجعت و یا ظهور را به مردم نمایان می سازد و آن را با یک رویداد تاریخی برایشان مجسم می سازد .
باتوجه داشت که خدا جسم نیست و مادیات را در بر نمی گیرد پس این خدایی که می گویند می آید کیست و آنان نیز به آن واقف اند.!!! با توجه به عقل سلیم ، میتوان گفت این شخص همانا مهدی موعود(عج) که تبیین شده در اسلام و یهودیت و حتی در مسیحیت می باشد . این شخص همانا امام زمان ما و موعودی است که تمام ادیان بزرگ تاریخ و بالاخص دین اسلام آن را معرفی کرده اند و افراد با ایمان تاریخ چشم انتظار همیشگی ایشان بوده اند .
قوم بنی اسرائیل که همان یهودیان هستند، در داستان های گذشتگان خود نیز این واقعه یعنی زنده شدن مردگان را داشته اند و حتی به این رویداد ایمان دارند که به وقوع پیوستن آن ملازم آمدن شخصی از شجره داوود(علیه السلام) می باشد .
حضرت مهدی(عج) نیز از طرف مادر خود نرجس خاتون به شجره طیبه حضرت داوود(علیه السلام) می رسند و این واقعیت را نیز خود یهودیان قبول دارند و منتظر امام قائم شیعیان اند تا وعده هایی که خداوند در تورات و زبور به آنان داده است ، عملی شود.
یهودیان خیلی از کار های خود را برپایه این ظهور و حتی رجعت انجام می دهند . همین اشغال فلسطین که یک صده است به آن دامن زده و رحمی به مردم مظلوم آن نمی کنند بر همین پایه آموزه هایشان است . البته به خاطر تحریف هایی که در کتاب مقدسشان اتفاق افتاده است این تحرکات رنگ ظالمانه به خود گرفته است ؛ امّا آنان در اصل به دنبال امام زمان(عج) می باشند.